|
و آن سهی سرو خرامان به چمن باز رسان
یعنی آن جان ز تن رفته به تن باز رسان
یار مه روی مرا نیز به من باز رسان
یا ربّ آن کوکب رخشان به یمن باز رسان
پیش عنقا سخن زاغ و زغن باز رسان
بشنو ای پیک خبر گیر و سخن باز رسان
به مرادش ز غریبی به وطن بازرسان * * * سلام و درود به همه ی دوستان. مدّتی به دلیل مشغله ی کاری و شخصی امکان حضور در جمع شما بزرگان و نوشتن رو نداشتم امّا خُب ، خدا رو شکر ، سعیم بر این بود که به وظیفه ی اصلیم یعنی خوندن و دل دادن به دلنوشته ها و مطالب دوستان ، خصوصاً مطالبی که روشون کار می شه عمل کنم. غیبت خیلی از دوستان طولانی شده دیگه. تک تک اسم نمیارم چون ممکنه باعث دلخوری بشه. با شناختی که ازشون دارم بعید می دونم این نیومدنشون از روی بی معرفتیشون باشه. امیدوارم مشغله شون در کار خیر دلیل نیومدنشون باشه و به مشغله های دنیوی و دغدغه های مربوط به اون گرفتار نشده باشند. ان شاء الله.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ و عَجِّل فَرَجَهُم.
[ یکشنبه 89/10/5 ] [ 8:19 صبح ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |