سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

.:: یَا رَبّ ::.

دو شگفتی از شگفتی های آفرینش الهی:

1)خطبه بدون نقطه حضرت امیرالمومنین امام به حقّ ، امام علی(ع) :

این خطبه ظاهراً در عقد نکاحی از جانب آن حضرت ایراد شده است که متن و ترجمه‏ی آن از نظرتان می‏گذرد:

الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ. الواحدُالأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ. سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ َحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم ماءَها وَ مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها. الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ، المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ، المَأمولُ کَرَمُهُ. عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ. وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ. أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ أمرِهِ، وَ کَمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کُهولاً. صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکَرَّرَةً مَعدودَةً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الکِرامِ مُحَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ حَدٌّ مَعلومٌ. أرسَلَهُ رَحمَةً لَکُم، وَ طَهارَةً لِأعمالِکُم، وَ هُدوءَ دارِکُم وَ دُحورَ، عارِکُم وَ صَلاحَ أحوالِکُم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکُم وَ رَحمَةً. اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ اعمِدوا – رَحِمَکُمُ اللهُ – لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا الحِرصَ، وَ اعدِموا الکَسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلکِ وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ وَ حُلولَ کَلِّها وَ هَمِّها. هَلَکَ وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کَم مُؤَمِّلٍ أمَّلَ ما أهلَکَهُ، وَ کَم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ عُدَّةً وَ عُمدَةً. اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلمٍ عِلمُهُ. عَصَمَکُمُ وَ لَوّاکُم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکُم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکُم، وَ لِلاِسلامِ هَداکُم، وَ رَحِمَکُم وَ سَمِعَ دُعاءَکُم، وَ طَهَّرَ أعمالَکُم، وَ أصلَحَ أحوالَکُم. وَ أسألُهُ لَکُم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کَمالَ السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ. ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و مآل آن است. از آنِ اوست رساترین ستایش و شیرین ترین آن و سعادت بخش ترین ستایش و سخاوت بار ترین(و شریف ترین) آن و پاک ترین ستایش و بلند ترین آن و ممتاز ترین ستایش و سزاوارترین آن. یگانه و یکتای بی نیاز(ی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند). نه پدری دارد و نه فرزندی. شاهان را (به حکمت و آزمون) مسلّط ساخت وبه تاختن واداشت. و ستمکاران (و متجاوزان) را هلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را (به خلایق) رسانید و شرافت بخشید. و آسمان را بالا برد و بلند گردانید. بستر زمین را گشود و گسترش داد و محکم نمود و گسترده ساخت. آن را امتداد داد و هموار کرد و (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی در آن) به درستی. (و حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار (یکایک) آنان احاطه یافت. و نشانه های بلند (هدایت) مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت. معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و (مای?) سلامت، صورتگر است و دانا، فرمانروا و مهربان، پاک و بی آلایش. فرمانش ستوده است و حریم کویش آباد (به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش مورد امید. کلامش را به شما آموخت و نشانه هایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست یافتنی نمود. آنچه روا بود حلال و آنچه در خور ممنوعیت بود، حرام شمرد. بار رسالت را بر دوش محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند. (همان) رسول گرامی که بدو سروری و درستی (در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است. خداوند این امّت را به خاطر برتریِ مقام و بلندیِ شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید. او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان در هنگامه ولادت و فروزنده ترین ستاره یمن و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان (در نیاکان) است و زیباترین آنها در (نسل و) شاخسار. و درست پیمان ترین و کریم ترین آنان است در نوجوانی و بزرگسالی. درود خداوند از آن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی در پی و مکرّر (برای آنان) و برای دوست داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته، (برای همیشه:) تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقشی مقرّر. او فرستاد تا تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای (زندگی) شما و بر طرف شدن نقاط ننگ (: و شرم آور کار)تان. و تا مایه صلاح حالتان باشد و اطاعت شما از خدا و رسولانش و موجب حفظ شما و رحمتی (بس بزرگ و فراگیر). از او فرمان برید و بر دستورش مواظبت ورزید. آنچه را حلال دانست، حلال و هر چه را حرام داشت حرام بشمارید. خدایتان رحمت کند؛ آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید. رسم سلامت و حفظ حاکمیّت و بالندگی آن را – و آنچه را که موجب دغدغه سینه ها (:و تشویش دلها) و روی کردِ درماندگی و پریشانی به سوی به آنهاست – بشناسید. نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه ج 1 ص 100 تا 103 خ 21، بحار الانوار ج 9 ط قدیم به نقل از سفینة البحار ج 1 ص 397، تاریخ عماد زاده ج امیر المؤمنین ص 438

2)چند عکس از یک نوع مرغابی زیبا:


نام این پرنده ی خوشگل مرغابی ماندارین (Mandarin Duck) است. 

http://files.tabnak.com/pics/201010/201010201220394538.jpg

http://files.tabnak.com/pics/201010/201010201220392602.jpg

http://files.tabnak.com/pics/201010/201010201220392929.jpg

http://files.tabnak.com/pics/201010/201010201220391536.jpg

http://files.tabnak.com/pics/201010/201010201220394499.jpg

اَللّــهُمًَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَآلِ مُحَمَّــدٍ وَعَجِّـل فَرَجَــهُم وَفَرَجَــنَابِهِم.



[ چهارشنبه 89/7/28 ] [ 9:21 عصر ] [ ] [ نظر ]


 

                                                                      .:: یَارَبّ ::.

                                                                         ماجرای این پانزده نفر

 

سادات اخوی، سید محمد در وبلاگ خود آورده است :


1
از شهر گل و شهد و عسل آمده است

از دامنه کوهِ « گُزَل » آمده است!

خواهان شِفای چشمِ فرزند خود است...

این مرد که«بچه در بغل» آمده است.

2
این کودک باهوش، مُرَدَّد مانده

سرگشته و خاموش، مردد مانده

یک سو تویی و سوی دگر: مادر اوست ...

در بین دو آغوش، مردد مانده.

3
پیغام ارادتی ز مردم دارد

همراه خودش، سلامی از قم دارد

با شوق کبوتران تو آمده است ...

آن پیر که بار کاه و گندم دارد.

4
این صحن و رواق،«خانه آخر» اوست

مرد فلجی که باورش، یاور اوست

آن زن که غریبانه و گریان و صبور ...

زانو زده پشت«پنجره»، همسر اوست

5
هرچند که روسری ز مویش برود ...

پروانه لطف تو به سویش برود

تا خواست گناهِ کرده را یاد کند ...

نگذاشته­ای که آبرویش برود.

6
آن زن که کنار حوض صحن تو نشست ...

انگشت دخیل را به ایوان تو بست

او آمده تا برگ خلاصی ببرد

زندانی بی­گناه او منتظر است

7
آن دخترکی که غصه آبش کرده ...

مادر به هزار رنج، خوابش کرده ...

غیر از تو که صاحب شِفای همه­ ای ...

هر دکتر دیگری جوابش کرده.

8
تا مشتری عاقل عاشق داری ...

با موج طلب، ساحل عاشق داری

او کیست که بین خنده هم می­گرید ... ؟

تنها تو خبر از دل «عاشق» داری.

9
او منتظر کلام و پیغام تو بود

یک عمر، کنار گنبد بام تو بود

مولا، نظری که پیر مشکی پوشت ...

از بازنشسته­گان خُدّام تو بود.

10
آن مرد جوان، مغازه­ای می­خواهد

لبخند و دعای تازه­ای می­خواهد

داماد شده، عروس او هم آنجاست

از محضر تو اجازه­ای می­خواهد.

11
شرمنده شده دوباره از روی حرم

مردی که سه باره آمده سوی حرم

شرمنده آن گناه ناگفتنی است ...

با گردن کج نشسته آن سوی حرم.

12
لبخند زده به خادمان، دلمرده

دستی همه دار و ندارش برده

درگیر غم خیانت دوست شده ...

آن مرد بلند قامت افسرده.

13
هر چند که ساکت است و کم می­ خندد

بر شانه نشانده کوه غم، می­ خندد

تا پیش تو ایستاده و زائر توست ...

با رنج اجاق کور هم می­ خندد.

14
راننده آمبولانسِ اورژانس شده

اندازه خود، شریک آژانس شده

از درس و کتاب و نمره هم بیزار است

با لطف و عنایت «تو»، لیسانس شده!

15
پیر است ولی کمال علمی دارد

در صحن تو، قیل و قال علمی دارد.

زیر بغلش دو بسته کاغذی است ...

از حضرت تو، سؤال علمی دارد.

محال

آرامشِ روزهای سرگردانی!

ای آنکه مرا به سوی خود می­ خوانی !...

هنگام ورود، ناامید آمده­ ام...

هیهات ... که ناامید برگردانی.

زائر

خورشیدِ لبِ بام سحر، زائر توست

تنها شده و شکسته پَر، زائر توست

از زائر تربتِ حسین­بن علی ...

در نزد خدا، عزیزتر، زائر توست.

حرم

گنجشک اسیر رنج و غم را دریاب!

محتاج اشاره کَرَم را دریاب!

خورشید عنایت خدا، بعدِ همه ...

این ذرّه گوشه حَرَم را دریاب!




خیال روی تو در هر طریق همره ماست

نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست



به رغم مدّعیانی که منع عشق کنند

جمال چهره ی تو حجّت موجّه ماست



جانم فدای سیّد علی



سلامتی و طول عمرامیر قافله ی صبر و بصیرت

خار چشم دشمنان ،

امام خامنه ای عزیز

 صلوات

اَللّــهُمًَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَآلِ مُحَمَّــدٍ

وَعَجِّـل فَرَجَــهُم وَفَرَجَــنَابِهِم.


[ سه شنبه 89/7/27 ] [ 7:7 عصر ] [ ] [ نظر ]



.:: یَاسَریع الرّضَابِحَقّ الرّضا ::.


*فرازی از زیارت حضرت امام رضا(علیه آلاف التّحیّه و الثّناء)

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ بنِ مُوسَى الرِّضَا المُرتَضى عَبدِکَ وَوَلِىِّ دینِکَ القآئِمِ بِعَدلِکَ وَالدّاعى اِلى دینِکَ وَدینِ آبائِهِ الصّادِقینَ صَلوةً لا یَقوى عَلى اِحصآئِها غَیرُکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِی عَبدِکَ وَوَلِیِّکَ القآئِمِ بِاَمرِکَ وَالدّاعى اِلى سَبیلِکَ.

خدایا درود فرست بر على بن موسى الرضا آن آقاى پسندیده و بنده تو و سرپرست دینت و قیام کننده به عدل و داد تو و دعوت کننده به آئین تو و آئین پدران راستگویش درودى فرست که نیروى شماره اش را کسى جز تو نداشته باشد خدایا درود فرست بر محمّد بن على بنده و نماینده ات که قیام کرد به فرمان تو و دعوت کرد به راه تو.



...دل من گم شده است ، پیدا شد ، بسپریدش به امانات رضا ،

واگر از تپش افتاد دلم ، ببریدش به ملاقات رضا ، ... ،

از رضا خواسته ام تا شاید ، بگذارد که غلامش بشوم ،

 همه گفتند محال است ولی ، دلخوشم من به محالات رضا...


.* یاامام رضا(ع) مددی ، مولا *.



.* عید همگی مبارک *. 


*درد دل دختری از نسل سوم با آقا امام رضا(ع)


آقا سلام، دختری از نسل سوّمم

سر تا به پای، هق هق و قدری تبسّمم


شعرم دخیل بسته به تالار آینه

همسایه با طواف پریشان مردمم


گفتی تمام رویش باران نصیب من

گفتی که خاک باشم و حالا تیمّمم


آب از سرم گذشته که مثل ستاره ها

مابین آسمان و زمین، کاملاً گمم


در کوچه های نیمه شب آواز می شوم

تا نبض شهر پر شود از هر ترنّمم


مادر سری کشید به احساس شعر و گفت

وقتی تو سومی، من دیوانه چندمم


ارثش به من رسیده که چون موج سرکشم

حس می کنم شبیه خودش در تلاطمم


وقتی همه به فکر شفایند و من جنون

پس هی جنون به من بده آقای هشتمم!


با عرض معذرت به بزرگی قبول کن

از مادری کبوتر و از من که گندمم

 

پریسا مقصودی


 





اَللّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَآلِ مُحَمَّــدٍ وَعَجِّـل فَرَجَــهُم وَفَرَجَــنَابِهِم.


[ دوشنبه 89/7/26 ] [ 10:1 عصر ] [ ] [ نظر ]

 

.:: یَاجلیلُ وَ یَاجَمیلُ ::.



بزرگی در جایی این خاطره رو درج فرموده اند که تقدیم می شه:

سردار شهید حسین قاسمی معاون واحد تخریب لشکر 17علی بن ابیطالب

اون روز بچه ها تا غروب آموزش دیده بودند ، خیلی خسته به اردوگاه شهدای تخریب برگشتندو شام نخورده خوابشون برد. شهید حسین قاسمی گفت:می خوام مجلس روضه بپا کنم ، گفتم کسی استقبال نمی کنه ، گفت معلوم نیست کی فرصت بشه برای آقا دوباره عزاداری کنم ، پاهاش روبرهنه کرد و رفت وسط محوطه اردوگاه،با صدای بلند شروع کرد به خوندن:

مسلمانان حسین مادر ندارد

غریب است و کسی بر سر ندارد

همین یک بیت بچه ها رو از چادر ریخت بیرون. همه دور حسین جمع شدند. مجلس عجیبی شد. همه سینه زدیم ، همه روضه خوندیم با همین تک بیت.

.*اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَنصارَ اَبی عَبـــدِالله(عَلَــیهِ السَّلامُ)*.


شادی روح تمام شهدا صلوات.

اَللّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَآلِ مُحَمَّــدٍ وَعَجِّـل فَرَجَــهُم وَفَرَجَــنَابِهِم.



[ جمعه 89/7/23 ] [ 9:16 صبح ] [ ] [ نظر ]


.:: یَا اَرحَمَ الرّاحِمینَ ::.




 

حضرت امام رضا ( علیه السّلام ) فرمودند :

رَحِمَ اللهُ عَبداً اَحیَى أمرَنا، قیلَ: کَیفَ یُحیى أمرَکُم؟ وَ قالَ (علیه السّلام) : یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَیُعَلِّمُها النّاسَ .

رحمت خدا بر کسى باد که امر ما را زنده نماید، سؤال شد: چگونه؟ حضرت پاسخ داد: علوم ما را فرا گیرد و به دیگران بیاموزد.

بحارالأنوار ج 2، ص 30، ح 13



دهه ی کرامت را با قدم نهادن در راه کسب کرامت و معرفت آل طه(علیهم السّلام)
گرامی بداریم. 

 
روز وصل دوستداران یاد باد

یاد باد آن روزگاران یاد باد


گرچه یاران فارغند از حال من

از من ایشان را هزاران یاد باد

 

امروز روز بزرگداشت لسان الغیب ، حافظ شیرین سخن شیرازی هم هست شادی روحش صلوات.

 
 اَللّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَآلِ مُحَمَّــدٍ وَعَجِّـل فَرَجَــهُم وَفَرَجَــنَابِهِم.

   


[ دوشنبه 89/7/19 ] [ 8:47 عصر ] [ ] [ نظر ]
   1   2   3      >
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب