|
[ یکشنبه 89/6/21 ] [ 6:53 عصر ] [ ]
[ نظر ]
سروده ای از مقام معظم رهبری: دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است جان را هوای از قفس تن پریدن است از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان بانگ جرس به شوق به منزل رسیدن است دستم نمی رسد که دل از سینه بر کنم باری علاج شوق،گریبان دریدن است شامم سیه تر است ز گیسوی سر کشت خورشید من برای که وقت دمیدن است سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی مرغ نگه در ارزوی پر کشیدن است بگرفته اب و رنگ، ز فیض حضور تو هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است با اهل درد شرح غم خود نمی کنم تقدیر قصه ی من نا شنیدن است ان را که لب به جام هوس گشت اشنا روزی (( امین )) سزا لب حسرت گزیدن است بختیاری [ یکشنبه 89/6/21 ] [ 2:43 عصر ] [ ]
[ نظر ]
فرازهایی از دعای وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان: بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا. بدرود ای ماه دست یافتن به ارزوها. بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی. بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از امدنت شادمان بودیم و هنوز رخت بر نبسته از رفتنت اندوهناکیم. (( استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان باد و " صد شکر که این امد و صد حیف که ان رفت " ))
بختیاری [ پنج شنبه 89/6/18 ] [ 1:49 عصر ] [ ]
[ نظر ]
* امام على علیه السّلام : نهج البلاغه، از خطبه 165
الهی العفو،الهی العفو،الهی العفو
http://www.4shared.com/get/fZeeAn7r/_____.html *طریقه ی دانلود این فایل صوتی: پس از باز شدن آدرس اینترنتی فوق ، ابتدا روی آیکون downlod now کلیک نموده ، مدّت مورد نظر(چهل ثانیه) صبرکنید
[ چهارشنبه 89/6/10 ] [ 7:16 عصر ] [ ]
[ نظر ]
.:: یَاخَیرَالغافِرینَ ::. * آجَرَکَ الله یَاابن العَسکَری * آقا جونم فدای دل نازنین امّا غمینت مولا ، روسیاهم و هیچ در ...یاعلی(ع) ، دست هایی که حسین(ع) را به آن ها سپردی ، تا قطع نشد از کار نیفتاد!... اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
تا که از مهرت علی جان،تابشی دارد دلم در پناه سایه ات،اسایشی دارد دلم یاد تو همواره ای لطف خدا،مشکل گشاست تا که نامت می برم،ارامشی دارد دلم مدح تو،در پیکرم روح جوان می دمد وز حدیث غیر تو،فرسایشی دارد دلم از غم مظلومی و تنهایی ات،مانند شمع گر چه می سوزم،زبان خامشی دارد دلم راز دل با چاه می گفتی و،از ان بی کسی جوشد اشک من به چشم و،اتشی دارد دلم شهسوارا،کی به گردت می رسد،موری چو من لحظه ای بنما توقف خواهشی دارد دلم یکدم از نور ولای خود مکن بی بهره ام بی فروغ مهر تو،کی تابشی دارد دلم عترت و قران،هر دو ابر رحمت اند غم ندارد تا کز انان بارشی دارد دلم بختیاری [ سه شنبه 89/6/9 ] [ 12:57 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |