|
بگذار سرشک دیده خون گردد،دل راهی وادی جنون گردد بگذار نفس به سینه بفشارم، تا شرح غمش به ناله بنگارم ای یاد تو درد صبح و شام ما،برروح بزرگ تو سلام ما خورشید بلند آشیان بودی،سردار سپاه عاشقان بودی ای لاله داغدیده بابایی،ای همسفر سپیده بابایی بختیاری [ شنبه 88/9/7 ] [ 9:12 عصر ] [ ]
[ نظر ]
تابی به گیسویش داد دیدم که آن جهانی ست استاد علی رضا قزوه [ شنبه 88/9/7 ] [ 4:39 عصر ] [ ]
[ نظر ]
عبور پایانی مدتی از اعزام نیروها به جبهه گذشته بود و ما هیچ خبری از محمد رضا نداشتیم.سعی میکردم کمتر با مادرم رو به رو شوم؛زیرا وقتی او مرا در کنار خودش می دید،بی اختیار درباره محمد رضا صحبت میکرد و خلاصه کلام او همین دلواپسی الان بود که در فضای خانه دیده میشد.مخصوصا هر بار که خوابش را برایم تعریف میکرد،سخت منقلب می شدم. ماه رمضان بود و من به ضرورت شغلی چند فرسخی را دورتر از محل زندگیم بودم.کنار جاده ایستاده بودم؛کامیونی از راه رسید و راننده برای رفع خستگی از ان پیاده شد.چون او را می شناختم دعوتش کردم تا در گوشه ای بنشینیم و با هم صحبت کنیم.از ارتباط کارش با جبهه و جنگ می گفت.ناگهان از من پرسید:(( میدانی داخل کامیونم چه دارم؟)) سراپایم داغ شده بود.به یاد خواب مادر افتادم که بارها اینگونه برایم تعریف کرده بود:(( درعالم خواب از من خواستند بروم و دفتری را امضا کنم. گفتم: امضا بلد نیستم.اصرار کردند،امضا کن.خلاصه قلم به دست گرفتم و با اینکه بلد هم نبودم،اسم خودم را نوشتم و با قلم قرمزی امضا کردم.حالا میدانم محمد رضا شهید میشود.کاش خبری از او می شد!)) در عالم و افکار خودم متحیر و غوطه ور بودم؛ صدای راننده کامیون را شنیدم که دوباره می گفت:((حالا میخوای بدونی چی دارم؟))در حالی که خیلی برایم عجیب بود که چرا از من می پرسد،با بی اعتنایی گفتم:((نه))،گفت:((داداشم پیکر شهدا را می برم.)) تا این حرف را زد،من که از سوال قبلی او سراپا اتش گرفته بودم،انگار یخ زدم.او وحشت زده شد،گفت:((داداش فرامرز،چرا اینجوری شدی؟یک دفعه سنگ کوب کردی!))اما خودش تا حدی علت را فهمیده بود.شاید هم اینطور گفت که من متوجه شهادت محمد رضا بشوم.از او خواستم تا جنازه ها را به من نشان دهد. وقتی رفتم،دیدم یکی از انها برادر خودم است.دلم میخواست هر چه سریعتر به مادر خبر بدهم و بگویم:مادر، من اولین کسی هستم که از وضعیت محمد رضا برایت مژده دارم.مطمئن بودم دیگر مادر خوابش را برایم تعریف نخواهد کرد. ((پنجره ها را بگشایید،بوی ترانه سوخته می اید.)) عزیزی از راه می رسد که عطر وجودش((ان الانسان لفی خسر،الا الذین امنوا و عملوا الصالحات)) را نوید میدهد. بختیاری [ دوشنبه 88/9/2 ] [ 4:36 عصر ] [ ]
[ نظر ]
داغ دل لاله امروز برای شهدا وقت نداریم ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم چون فرد مهمی شده نفس دغل ما اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است بهر سفر کرببلا وقتنداریم تقویم گرفتاری ما پر شده از زر ای داغ دل لاله تو راوقت نداریم هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم خوب است ولی حیف که ماوقت نداریم بختیاری [ جمعه 88/8/29 ] [ 12:33 عصر ] [ ]
[ نظر ]
1.«خطاب به فرزندبزرگوارشان امام هادی(ع)» ، تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن بحارالانوار ، ج 75، ص (167)
2.سخن نیک را از هر کسی ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید . بحارالانوار ، ج 75، ص (170)
3.چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد . بحارالانوار ، ج 75، ص(172)
4.نهایت کمال ، فهم در دین و صبر بر مصیبت ، و اندازه گیری در خرج زندگانی است . بحارالانوار ، ج 75، ص(172)
5.سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است : از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی بحارالانوار ، ج 75، ص (173)
6.خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند ، ولی اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد . بحارالانوار ، ج 75، ص (173)
7.دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است . بحارالانوار ، ج 75، ص (173)
8.هیچ بنده ای عالم نیست ، مگر اینکه نسبت به بالا دست خود ، حسادت نورزد ، و زیردست خود را خوار نشمارد . بحارالانوار ، ج 75، ص (173)
9.هر که خوش نیت باشد ، روزی اش افزایش می یابد . بحارالانوار ، ج 75، ص (175)
10.هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد ، بر عمرش افزوده می گردد . بحارالانوار ، ج 75، ص (175)
11.از سستی و بی قراری بپرهیز ، که این دو ، کلید هر بدی می باشند ، کسی که سستی کند ، حقی را ادا نکند ، و کسی که بی قرار شود ، بر حق صبر نکند . بحارالانوار ، ج 75، ص (175)
12.پیوند با خویشان(صله رحم) ، عملها را پاکیزه می نماید ، اموال را افزایش می دهد ، بلا را دور می کند ، حساب آخرت را آسان می نماید ، و مرگ را به تاخیر می اندازد . بحارالانوار ، ج 71، ص (111)
13.بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید . بحارالانوار ، ج 65، ص (152)
14.بر شما باد به پرهیزکاری و کوشش و راستگویی ، و پرداخت امانت به کسی که شما را بر آن امین دانسته است ، چه آن شخص ، نیک باشد یا بد . بحارالانوار ، ج 75، ص (179)
15.غیبت آن است که درباره برادرت چیزی را بگویی که خداوند بر او پوشیده و مستور داشته است . و بهتان آن است که عیبی را که در برادرت نیست ، به او ببندی . بحارالانوار ، ج 75، ص (178)
16.خداوند ، دشنام گوی بی آبرو را دشمن دارد . بحارالانوار ، ج 75، ص (176)
17.تواضع ، راضی بودن به نشستن در جایی است که کمتر از شأنش باشد ، و اینکه به هر کس رسیدی سلام کنی ، و جدال را هر چند حق با تو باشد ، ترک کنی . بحارالانوار ، ج 75، ص (176)
18.برترین عبادت ، پاکی شکم و پاکدامنی است . بحارالانوار ، ج 75، ص (176)
19.خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش ، به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است ، دقت و باریک بینی می کند . بحارالانوار ، ج 7 ، ص (267)
20.هر که علم و دانش را بجوید برای آنکه به علما فخر فروشی کند ، یا با سفها بستیزد ، و یا مردم را متوجه خود نماید ، باید آتش را جای نشستن خود گیرد. بحارالانوار ، 2 ، ص (38)
21.خداوند عزوجل کسی را که در میان جمع ، بدون ناسزاگویی شوخی کند ، دوست دارد . کافی ، ج 2 ، ص (663)
22.سه خصلت است که دارنده اش نمی میرد تا عاقبت شوم آن را ببیند : ستمکاری کافی ، ج 75، ص (174)
23.به خدا سوگند هیچ بنده ای در دعا ، پافشاری و اصرار به درگاه خدای عزوجل نمی کند ، جز این که حاجتش را بر آورد . کافی ، ج 2 ، ص (475)
24.خداوند عزوجل از میان بندگان مؤمنش آن بنده ای را دوست دارد که بسیار دعا کند ، پس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب ، زیرا آن ، ساعتی است که درهای آسمان در آن هنگام باز گردد و روزی ها در آن تقسیم گردد و حاجت های بزرگ بر آورده شود . کافی ، ج 2 ، ص (478)
25.دعای انسان پشت سر برادر دینی اش ، نزدیکترین و سریعترین دعا به اجابت است . کافی ، ج 2 ، ص (507)
26.هر چشمی روز قیامت گریان است ، جز سه چشم : چشمی که در راه خدا شب را بیدار باشد کافی ، ج 2 ، ص (80)
27.شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم به دور خود می تند ، راه بیرون شدنش را دورتر و مشکل تر می کند ، تا اینکه از غم و اندوه بمیرد . کافی ، ج 2 ، ص (316)
28.چه بسیار خوب است نیکی ها پس از بدی ها ، و چه بسیار بد است بدی ها پس از نیکی ها . کافی ، ج 2 ، ص (458)
29.چون مؤمن با مؤمنی دست دهد ، پاک و بی گناه از یکدیگر جدا می شوند . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 73، ص (20)
30.هیچ قطره ای نزد خداوند ، محبوبتر از قطره اشکی که در تاریکی شب از ترس خدا و برای او ریخته شود ، نیست . کافی ، ج 2 ، ص (482)
31.هر که بر خدا توکل کند ، مغلوب نمی شود ، و هر که از گناه به خدا پناه برد ، شکست نمی خورد . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 68، ص (151)
32.افزایش نعمت از جانب خداوند قطع نمی شود ، مگر اینکه شکر از جانب بندگان قطع گردد . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 68، ص (54)
33.خداوند دنیا را به دوست و دشمن خود می دهد ، اما دینش را فقط به دوست خود می بخشد . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 2 ، ص (215)
34.مؤمن برادر مؤمن است ، او را دشنام نمی دهد ، از او دریغ نمی کند ، و به او گمان بد نمی برد . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (176)
35.هیچ کس از گناهان سالم نمی ماند ، مگر اینکه زبانش را نگه دارد . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (178)
36.سه چیز پشت انسان را می شکند : مردی که عمل خویش را زیاد شمارد بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 69، ص (314)
37.هر کس ظاهرش از باطنش بهتر باشد ، ترازوی اعمالش سبک می شود . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 4 ، ص (404)
38.امروز ، غنیمت است ، در حالی که نمی دانی فردا ، از آن کیست . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (179)
39.هر کس خشم خود را ، با آنکه بر اظهار آن تواناست ، فرو برد ، خداوند در روز قیامت قلبش را از امنیت و آرامش پر می کند . بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 7 ، ص (303)
40.دوستی قلبی برادرت را از اندازه دوستی قلبی خودت نسبت به او بفهم . تحف العقول ، ص (304)
[ سه شنبه 88/8/26 ] [ 9:2 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |