|
.:: یا حی و یا قیوم ::.
آن روزها دروازه شهادت داشتیم ولی حالا معبری تنگ هنوز فرصت برای شهید شدن هست ، باید دل را صاف کرد. مقام معظم رهبری
وقتی قدم به خاک من می گذاری و نگاهت را روی تپه ها و رملستان های ان می لغزانی بهت و حیرتی غریب فضای دلت را می گیرد. غمی بزرگ بر جانت می افتد و احساس حقارت همه وجودت را تحت تاثیر قرار می دهد. این طور خیره نشو کمی فکر کن و به من حق بده .درست است که من یک بیابانم و چند تپه ماهور اما مگر چقدر تحمل دیدن صحنه های سوختن و پر پر شدن شقایق های خفته در خون را دارم من برای تحمل غم غربت چاره ای جز این ندارم که غم غربتم را با شما تقسیم کنم. توان اشک ریختن ندارم شما اشک بریزید تا شاید کمی سیراب شوم وصبور تر.
این سیم خاردار ها و مین ها و بادگرمی که آرام آرام در پیچ و خم تپه هایم در حرکت است نه اینها نمی تواند ادمی راتا این حد در ماتم بنشاند . عطر دل ا نگیزی که در این فضا می پیچد از خاک و اهن نیست این شنهای روان نمی توانند زانوان هستی ادمی را اینچنین به لرزه افکنند باید چشم وگوشی دیگر داشت و با احساسی دیگر به دنبال ماجرا بود. سلام بر قدم های خسته زائران فرات ، سلام بر تشنگان روایت عشق بر سروهای به خون افتاده و تا اوج ملکوت به پرواز در آمده سلام بر زائر دجله و فرات. ای دوست!که از وادی پر از گناه و معصیت گریخته ای و به این وادی ایمن پناه اورده ای . نمی دانم برای چندمین بار است که از ویترین های رنگارنگ شهر خداحافظی کرده و با دغدغه های روز مره وداع نموده و با کوله بارت راهی این سرزمین تفتیده و داغدار شده ای. سرزمین تفتیده و داغداری که من با تمام عظمتم نتوانستم مرهمی برای این شعله ها باشم. نمی دانم دغدغه ات چیست؟ و از کجای این کره خاکی مسافر این دیار شده ای و هدفت از این انتخاب چیست؟
اما این را میدانم که ان زمان که تو چشم بر این گیتی گشودی همگان برگریه ات می خندیدن و لحظه شماری می کردند برای خندیدنت راه رفتن دویدن و به مدرسه رفتنت. ان زمان تو شده بودیدغدغه همه . اما تو خود نیاز به دغدغه داری !و ان زمان بود که من در اوج غرور و سرشار از خروش صاحب گوهر های درخشانی شده بودم و در پوست خودنمی گنجیدم و این خروشم ابدی است زیرا من ازفرات می ایم و گواه بر بی قراری علی اصغر(ع)و شهادت ابالفضل العباسم(ع).
شهاب
[ چهارشنبه 87/7/3 ] [ 8:28 صبح ] [ ]
[ نظر ]
.:: یا حی و یا قیوم ::.
خدایا ! مرا در این ماه از گناهان شستشو ده *تقوای دل: در بخش اول و دوم این دعای شریف آمرزش گناهان و پاکی از معایب را از خداوند متعال مسئلت میکنیم. هرچند که انسان غیر معصوم، مصون از خطا، لغزش و معصیت نیست، ولی وجود توبه و آمرزش که توبه به توفیق خداوند از سوی بنده عاصی سر میزند و آمرزش گناهان از خالق هستی بخش،چراغ امید را همیشه در دل مؤمنان روشن نگاه میدارد و انسان را از سقوط در هلاکت ابدی نجات میدهد. طلب آمرزش در چنین روزی یعنی در روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان بسیار حائز اهمیت است. البته بخشش و آمرزش خداوند متعال محدودیت ندارد و هر گاه از بندهاش صلاحیت ببیند، در هر زمان و مکانی میتواند او را از وزر و وبال همه گناهانش برهاند، لکن تردیدی نیست که شرافت زمانها و مکانها نیز در جلب رضایت و غفران الهی تأثیر دارند. از این رو ماه رمضان که معروف به *سَیِّدُ الشُّهُورِ* یعنی آقای ماهها است، قطعا بهترینِ ماهها برای آمرزش گناهان است. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: *کسی که در ماه رمضان آمرزیده نشود، پس در چه ماهی بخشیده میشود؟!* *کنترل درونی: *تقوا* در اصل از ماده *وقایه* به معنى نگهدارى یا خویشتن دارى است و به تعبیر دیگر یک نیروى کنترل درونى است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ مىکند و در واقع نقش ترمز نیرومندى را دارد که ماشین وجود انسان را در لب پرتگاهها حفظ و از تندرویهاى خطرناک، باز مىدارد. به همین دلیل امیر مؤمنان على ع *تقوا* را به عنوان یک دژ نیرومند در برابر خطرات گناه شمرده است.
[ چهارشنبه 87/7/3 ] [ 7:46 صبح ] [ ]
[ نظر ]
.:: یا ارحم الراحمین ::.
* * * بیست و سوم رمضان و احیاء عاشقانه ی آن * * *
* * * هفته ی دفاع مقدس و یاد و خاطره ی شهدای هشت سال حماسه آفرینی * * *
* * * آغاز بهار علم آموزی و یاد و خاطره ی تمامی شهدای دانش آموز و معلم * * * را گرامی می داریم.
برای همه ی شما عزیزان آرزوی موفقیت دارم. اللهم وفقنا لما تحب و ترضی. بارالها ، ما را در انجام آنچه که دوست داری و رضایتت در آن است موفق بدار.
شهاب
[ سه شنبه 87/7/2 ] [ 5:38 عصر ] [ ]
[ نظر ]
دعاى روز بیست و دوّم ماه مبارک رمضان: *درهای فضل: قرآن کریم خداوند متعال را صاحب فضلی بزرگ معرفی کرده که فضل او بر مردم، مؤمنان و عالمیان سایه افکنده است. از آن جا که بندگان هیچ حقی بر خدا ندارند لذا هر چه خدا عنایت فرماید همه فضل او است. قرآن کریم در آیات بدین مطلب تصریح فرموده است،در سوره بقره میفرماید: «و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زیانکاران بودید.» در سوره نساء میفرماید: «و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه کمى، همگى از شیطان پیروى مىکردید.» و در سوره نور میفرماید: «و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود، هرگز احدى از شما پاک نمىشد ولى خداوند هر که را بخواهد تزکیه مىکند.» از اینرو در روز بیست و دوم ماه مبارک، یعنی در آستانه یکی از شبهای قدر که به اشارت روایات و دلالت علما با فضیلتترین شب قدر است، درخواست گشودن درهای فضل خداوند و شامل شدن آن بر ما، دعایی بزرگ و خواستهای عظیم است که باز به فضل و کرمش امید اجابت آن میرود. پس در این دعا سخن از گشوده شدن درهای فضل الهی است و حال سؤال این است که درهای فضل خدا چیست؟ بدیهی است مراد از آنها، واسطههای فیض او هستند که فضل و بخشش و کرم او از طریق آن واسطهها به خلق میرسد. در فراز دوم دعا برکت خدا را مسئلت میکنیم که آن نیز همچون فضل و رحمت، مخصوص خداوند است که خود را به صفت «تبارک» توصیف کرده و بر هر بندهای که بخواهد از برکت خود نازل میکند. از نگاه قرآن کریم کسانی که ایمان داشته و تقوای الهی پیشه کنند، خداوند برکات آسمانها و زمینش را به روی او میگشاید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض؛ و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مىگشودیم ولى تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.» از دیدگاه قرآن کریم، پیامبران و قرآن کریم که سبب هدایت هستند، مبارکند. اما نکته بسیار مهمی که در پایان دعا بدان اشاره شده، این است که خداوند متعال دعای کسانی را که به حد اضطرار رسیدهاند، یعنی آنان که خود را محتاج و نیازمند دیده و جز خداوند کسی را صاحب فضل و برکت و کمال نمیدانند و جز به درگاه او از کس دیگر التماس نمیکنند اجابت میکند. اکنون که در آستانه شب قدر آن هم شب بیست وسوم که با فضلیتترین و محتمل ترین شبهای قدر است قرار داریم، چه نیکو است که اضطرار را در خود ایجاد کنیم و با اعتراف به فقر و بیچارگی خود و اعتقاد به فضل و رحمت او، آمرزش گناهان و عافیت و عاقبت به خیری و هر خیر و برکتی را از خداوند بخواهیم. شهاب ، شدیدا التماس دعا داره.
[ سه شنبه 87/7/2 ] [ 3:51 صبح ] [ ]
[ نظر ]
.:: یا قاضی الحاجات ::. بارالها، استیصال و درماندگی ام از بارگناهان ، کم از استیصال این روزهای یتیمان و فقیران کوفه ندارد. به دادم برس و کمکم کن تا در ایستگاه بیست و سوم بر قطار مغفرت و آمرزشت سوارم کنی مولا.
ای خدای خوبان ما بدها به مهربانی و مغفرتت نیازمندتریم... ...الهی العفو...
[ دوشنبه 87/7/1 ] [ 7:5 عصر ] [ ]
[ نظر ]
|
|
[ و نوشتم بیاد دوست شهیدم غلامرضا زوبونی ] |